آشنایی با اصطلاحات رنگ
در دنیای رنگها، اصطلاحات و واژههایی وجود دارد که آگاهی از آن برای هر فردی مهم است. برخی از واژگان تخصصی در دنیای رنگ شامل عنوانهایی میشود که با آگاهی از آن، به راحتی میتوانید علاوه بر پی بردن به مشکل دیوار خانه یا محل کار، خرید مقرون به صرفهتری داشته باشید. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی واژهنامه اصطلاحات رنگ بپردازیم. برای خواندن ادامه مطلب، مجله مینیاتور را دنبال کنید.
واژهنامه اصطلاحات رنگ
مقاومت در برابر سایش: مقاومت در برابر ساییدگی یا همان سایش، در اثر اصطکاک با سطح به وجود میآید. این موضوع بیشتر به چقرمگی مربوط میشود تا سختی. هدف از این کار، افزایش کیفیت لازم برای پوشش کف و لعاب رویین سطح مورد نظر است.
ابزار ساینده: برای از بین بردن سطح با از بین بردن چند لایه از یک سطح مورد استفاده قرار میگیرد.
چسبندگی: توانایی یک پوشش برای چسبیدن به سطح.
رنگ ضد خوردگی: رنگ فلزی طراحی شده برای جلوگیری از خوردگی. به طور مستقیم روی فلز اعمال میشود.
تاول زدن: ایجاد حباب یا جوش بر روی سطح رنگ شده به دلیل رطوبت موجود در چوب. این پدیده در اثر رنگآمیزی قبل از خشک شدن کامل لایه قبلی، حرارت زیاد یا چربی زیر رنگ به وجود میآید.
تنفس رنگ: توانایی یک لایه رنگ برای عبور بخار رطوبت بدون ایجاد تاول، ترک یا پوسته پوسته شدن.
پل زدن: توانایی رنگ برای پوشاندن شکافها یا ترکهای کوچک از طریق خاصیت کشسانی آن.
کاتالیزور: عنصری که واکنش شیمیایی را سرعت میبخشد. گاهی اوقات در سیستمهای رنگ دو جزئی استفاده میشود.
ادغام: ته نشین شدن یا خشک شدن رنگ امولسیونی در حین تبخیر آب.
پوشش: رنگ، لاک و … برای ایجاد یک لایه محافظ و یا تزئینی استفاده میشود.
انسجام: جذب مولکولها در یک پوشش رنگ (نحوه نگه داشتن آن در کنار هم).
ترک خوردگی: نوعی شکست رنگ است که با شکستگی در خطوط نامنظم به وجود میآید.
پخت: تبدیل نهایی یا خشک کردن یک ماده پوششی.
رنگ سفارشی: رنگهای ویژهای که با افزودن رنگ به رنگ یا با ترکیب رنگها ساخته میشوند.
دوام: توانایی رنگ در برابر عوامل مخرب مانند آب و هوا، نور خورشید، مواد شوینده، آلودگی هوا، ساییدگی یا لکهگیری.
رنگ امولسیون: رنگی که ذرات آن با کمک یک امولسیفایر مانند رنگ لاتکس، در آب یا روغن معلق میشوند.
اپوکسی: نوعی روکش شفاف با کیفیت چسبندگی عالی است. همچنین مقاومت بالایی در برابر سایش و مواد شیمیایی از خود نشان میدهد. اپوکسیها ضد الکل و بسیار مقاوم در برابر آب هستند.
فرسایش: فرسایش لایه رنگ ناشی از قرار گرفتن در معرض آب و هوا.
محو شدن: از بین رفتن رنگ به دلیل قرار گرفتن در معرض نور، گرما یا هوا.
فیلر: محصولی است که برای پر کردن منافذ چوب پیش از پوشش اولیه استفاده میشود.
پوسته پوسته شدن: نوعی شکست رنگ که با جدا شدن تکههای کوچک فیلم از سطح لایه قبلی رنگ مشخص میشود. ترک خوردن یا تاول زدن معمولا قبل از آن به وجود میآید.
انعطافپذیری: قابلیت انبساط و انقباض پوشش در برابر تغییرات دما.
شناور: جداسازی رنگدانهها روی سطح رنگ اعمال شده.
گالوانیزه: پوشش نازکی از فلز روی که آهن یا فولاد را میپوشاند تا از زنگزدگی جلوگیری کند.
براقیت: درخشندگی رنگها و پوششها.
سختی: توانایی یک لایه رنگ برای مقاومت در برابر فرورفتگی، خراشیدگی یا آسیب دیدگی.
قدرت پوشش رنگ: توانایی یک رنگ برای پنهان کردن نواقص سطح یا رنگ سطح قبلی.
لاک: یک پوشش رنگدانهای شفاف که با تبخیر حلال به سرعت خشک میشود.
لاتکس: رنگ رقیق شده با آب، مانند پلی وینیل استات، استایرن بوتادین یا اکریلیک.
لیفتینگ: نرم شدن و نفوذ لایه قبلی توسط حلالهای رنگی که روی آن اعمال شده و منجر به جدا شدن سطح قبلی میشود.
لاک دریایی: لاک مخصوص برای غوطه ور شدن در آب و قرار گرفتن در معرض جو دریایی.
کاور رنگ: نواری از کاغذ، پلاستیک یا پارچه شبیه به نوار چسب که به راحتی جدا میشود و برای پوشاندن موقت مناطقی که نباید رنگآمیزی شده استفاده میشود.
مقاومت در برابر کپک: توانایی یک پوشش رنگ برای مقاومت در برابر رشد کپکها. کپک به ویژه در آب و هوای گرم و مرطوب شایع است.
پاککننده رنگ: ترکیبی که رنگ یا لاک قدیمی را نرم کرده و اجازه میدهد تا مواد ابتدا شل شده و سپس از سطح جدا شود.
لایهبرداری: جدا شدن لایه رنگ خشک شده در قطعات نسبتا بزرگ که معمولا در اثر رطوبت یا گریس زیر سطح رنگ شده ایجاد میشود.
پلی یورتان: طیف گستردهای از پوششها، لعابهای سخت براق تا پوششهای انعطافپذیر نرم که چسبندگی، سختی، انعطافپذیری و مقاومت بالایی دارد.
روکش پرایمر: اولین پوشش یا لایه زیرین که به چسباندن لایه رویی به زیرلایه کمک میکند.
رزین: مادهای طبیعی یا مصنوعی که ماده اصلی رنگ است و مواد را به هم متصل میکند. رزین زمینه را برای افزایش چسبندگی سطح به وجود میآورد.
رنگ یا پرایمر پیشگیری از زنگزدگی: اولین لایه رنگی که مستقیما روی سازههای آهنی یا فولادی اعمال میشود تا سرعت زنگزدگی را کاهش دهد یا از زنگزدگی جلوگیری کند.
دانهها: ذرات یا دانههای کوچک موجود در رنگ.
ضریب براقیت: درجه درخشندگی یک لایه رنگ خشک شده.
سقز: مایعی بیرنگ از فراوردههای درخت کاج که به عنوان رقیقکننده رنگ روغنی استفاده میشود.
وارنیش: مایع شفافی که در مجاورت هوا خشک میشود و در صورت استفاده به صورت لایه نازک، پوششی تزئینی و محافظ ایجاد میکند.
وینیل: رزینی با چسبندگی ضعیف که دارای سختی، انعطاف و مقاومت قابل قبولی است. از این ماده در استخرهای شنا، پوشش مخازن و تجهیزات دریایی استفاده میشود.
ویسکوزیته: ضخامت یک پوشش که به توانایی آن برای جاری شدن به صورت مایع مربوط میشود.
قابلیت شستوشو: قابلیت تمیز شدن رنگ بدون ساییدگی و در حین تمیز کردن.
امولسیونهای آب: مخلوط رنگدانه و رزین مصنوعی در آب با انتشار حلال کم است که سم کمتری تولید، دوام عالی و مقاومت شیمیایی بالایی دارد.
چروک شدن: ایجاد برجستگیها و شیارها در یک لایه رنگ هنگام خشک شدن رنگ.
اکسید روی: مادهای که به عنوان رنگدانه سفید برای سختی و براقیت بالا استفاده میشود. همچنین زردی را کاهش و خشک شدن را افزایش میدهد. این ماده، مقاومت در برابر دود گوگرد و کپک را به وجود آورد.
سیلر: مایع نازکی است که برای آببندی یک سطح استفاده میشود، برای جلوگیری از چکه کردن رنگ قبلی از سطح یا جلوگیری از جذب بی رویه لایه رویی به زیرلایه مورد استفاده قرار میگیرد.
پوسته: اگر درِ قوطی رنگ محکم بسته نشده باشد، پوستهای روی رنگ ایجاد میشود.
پاشش: ذرات کوچک یا قطرات رنگ مایع که هنگام اعمال رنگ پرتاب یا خارج میشود.
رقیقکنندهها: حلالهایی که برای نازک کردن پوششهای رنگ استفاده میشوند.
کشش سطحی رنگ: خاصیتی که باعث منقبض شدن رنگ میشود.
CRAZING: ترکهای کوچک و درهم آمیخته روی سطح پرداخت.
BODY: ضخامت یا نازکی رنگ مایع.
BUILD: ضخامت یا عمق یک لایه رنگ.
DRY TACK FREE: مرحلهای از خشک شدن که در آن به هنگام لمس رنگ، چسبندگی وجود ندارد.
DRY TO HANDLE: مرحلهای از خشک شدن که یک لایه رنگ به اندازه کافی سخت شده است؛ بنابراین میتوان از شی یا سطح رنگ شده بدون لکهگیری استفاده کرد.
DRY TO RECOAT: مرحلهای از خشک شدن که میتوان لایه بعدی رنگ را اعمال کرد.
DRY TO SAND: مرحلهای از خشک شدن که میتوان یک لایه رنگ را سنباده زد.
EGGSHELL FINISH: درجه براقیت بین سطح صاف و براق.
ETCH: آمادهسازی سطح با روشهای شیمیایی برای بهبود چسبندگی پوشش.
FILM: لایه یا پوشش رنگ.
FINISH COAT: آخرین لایه رنگ.
FLASH POINT: دمایی که در آن یک پوشش یا حلال مشتعل میشود.
GLOSS METER: یک مقیاس استاندارد برای اندازهگیری درخشندگی یا بازتاب نور رنگ.
Opacity: توانایی یک رنگ برای پنهان کردن سطح یا رنگ قبلی.
OPAQUE COATING: پوششی که سطح قبلی را پنهان میکند.
PAINT GAUGE: ابزاری برای اندازهگیری ضخامت لایه رنگ.
PIHNOLE: سوراخهای بسیار کوچک در لایه رنگ، معمولا به اندازه کافی عمیق نیستند که پوشش زیرین را نشان دهند.
SAGS: جریان بیش از حد، باعث ایجاد دود یا افتادگی در لایه رنگ در طول اجرا می شود. معمولاً به دلیل اعمال رنگ بسیار سنگین یا نازک شدن بیش از حد ایجاد می شود.
SHELLAC: از ماده رزینی به نام لاک بدست میآید که برای آببندی کف و … استفاده میشود.
SPOT PRIMING: روشی برای محافظت از لکههای موضعی.
Strip: حذف روکشهای قدیمی با پاککنندههای رنگ.
TEXTURE: زبری یا نامنظمی یک سطح.
TINT BASE: رنگ اصلی در یک سیستم رنگ که رنگها به آن اضافه میشوند.
UNDERCOAT: یک آستر یا پوشش میانی قبل از پوشش نهایی.
WATER SPOTTING: نقص ظاهری رنگ ناشی از قطرات آب.
جمعبندی
در این مقاله تلاش کردیم تا به واژهنامه اصطلاحات رنگ بپردازیم. یکی از مزیتهای این موضوع، آگاهی از واژهها و اصطلاحات رایج در دنیای رنگ است که به واسطه آن میتوانید ضمن خرید آسان و راحت، کاربرد هر کدام از فرایندهای رنگآمیزی را فرا بگیرید. در صورتی که نیاز به اطلاعات بیشتر درباره واژهنامه اصطلاحات رنگ دارید، لطفا با کارشناسان فروشگاه رنگ، چسب و ابزار مینیاتور تماس بگیرید.
سوالات متداول
قبل از خرید رنگ چه چیزهایی باید بدانم؟
ابعاد اتاق یا محل رنگآمیزی را بگیرید. میزان تعمیرات دیوار را درنظر داشته باشید. رنگ و پرایمر مورد نظر را انتخاب کنید. به فروشگاه رنگ، چسب و ابزار محل خود بروید. رنگ را خریداری کنید.
WATER SPOTTING به چه معناست؟
یک نوع اصطلاح در صنعت رنگ است که معنای نقص ظاهری رنگ ناشی از قطرات آب را نشان میدهد.
اصطلاح FILM در دنیای رنگها چه معنایی دارد؟
FILM اصطلاحی متداول برای معرفی لایه یا پوشش رنگ است.
DRY TO SAND چه معنایی دارد؟
مرحلهای از خشک شدن که میتوان یک لایه رنگ را سنباده زد.
امولسیونهای آب به چه معناست؟
مخلوط رنگدانه و رزین مصنوعی در آب با انتشار حلال کم است که سم کمتری تولید، دوام عالی و مقاومت شیمیایی بالایی دارد.